
رهبر انقلاب :
البته من نباید این را نگفته بگذارم، که ممکن است یک انسان قدسى، اگر در هیچ کارى دخالت نکند و کنار بایستد، مقام قداست و آن حالت جنّتمکانیش محفوظ باشد؛ اما به مجرد اینکه وارد میدانى شد، بالاخره یک عدّه مخالف و یک عده موافق پیدا مىکند. اگر روحانیون در کارهاى گوناگون مثل اول انقلاب که در کمیتهها و یا نهادهاى دیگر حضور داشتند دخالت نمىکردند؛ یک گوشه در همان مسجد مىماندند و یک وقت هم مثلاً ریشى مىجنباندند و انتقادى هم از اوضاع مىکردند، یقینا عدهاى به اینها علاقهمند مىشدند؛ ولى بدانید عزیزان من! وقتى انسان وارد این میدان شد، همیشه اینگونه است که یک عده را با خود موافق مىکند، یک عده را مخالف.
البته سلیقهها دوگونه است: بعضى مىگویند خوب است ما جنتمکان بمانیم؛ کنارى بایستیم و در هیچ کارى دخالت نکنیم. یک سلیقه هم مىگوید نه، من جنّتمکانى را رها مىکنم و وارد میدان مىشوم؛ کارى که تکلیف خودم مىدانم، انجام مىدهم. یک عده خوششان مىآید، یک عدّه هم بدشان مىآید؛ باید خدا خوشش بیاید. این هم یک سلیقه دیگر است. این سلیقه، متعلق به آنهایى است که خوب عمل مىکنند؛ اما همه یکطور نیستند. «اى بسا خرقه که مستوجب آتش باشد». در اینجا هیچ دعوى کلى نمىکنیم که هر کس این لباس را دارد، عالىمقام و عالىجاه است.
۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۷