
شايد خیلی از ما اسم حجت الاسلام و المسلیمن سید جلال یحیی زاده را هم نشنیدهایم و خیلی هایمان هم كه فقط اسمش را شنیده ایم از او چيز زيادي نميدانيم! اما به هر تقدیر، صاحب این اسم، بعد از یک ماه دست و پنجه نرم کردن با عوارض ناشی از سکته شدید مغزی و کمای عمیق، هفته پيش در بیمارستان فیروزگر تهران، به ملکوت اعلی پیوست.
سید، یک روحانی جانباز بود؛ جانباز شیمیایی و اتفاقا پزشکان معالج وی یکی از دلایل سکته مغزی او را مصرف داروهای قوی جهت درمان این بیماری قلمداد می کردند. نمی دانيم در کدام عملیات این جراحت حاصل شد اما میدانيم با اينکه نماينده مردم شهرش در مجلس شوراي اسلامي بود، اما هیچگاه او این زخم را مستمسک ارتقاء سیاسی خود نکرد. زخمی که شاید هنوز هم بیشتر موکلان وی در حوزه انتخابیه میبد و تفت از آن بیاطلاع باشند.
حاج آقا یحیی زاده هرچه قدر هم که تلاش ميكرد فضائلش را پنهان کند اما "سادهزیستی" اش را ديگر نميتوانست از چشم كسي بپوشاند آنچنان كه "سادهزيستي" او زبانزد آنانی بود که می شناختندش. او در ابتدای شروع به کارش در مجلس هفتم تا یک سال در مسجد مروی تهران رحل اقامت افکنده بود و پس از آن راهی طبقه دوم خانهای بسیار قدیمی، در خیابان امام خمینی(ره) تهران شد. خانهای که خوب به یاد داريم، پنجرههایش با رنگ پلاستیک آغشته شده بود و بسیار شبیه به خانه های دهه 60 کشور بود.
انگار یحیی زاده در دهه 60، همانجا پیش همرزمان شهیدش باقی مانده بود و تفاخر و اشرافیتي که بعدها بلای جان خیلی از مسئولین شد، برایش همچنان ننگ و عار محسوب میشد و تمام همتش را مصروف آن میداشت که زی طلبگی خود را حفظ کند تا هم مسئولی در طراز انقلاب اسلامی باشد و هم شان روحانیت اصیل و انقلابی را حفظ کند. شاید كمتر كسي از مردم میبد باشد که نماینده شهرش را سوار بر موتور یاماهای مدل 65 ندیده باشد! پیش خود حساب کنید؛ فردی سه دوره نماینده مجلس باشد اما همچنان مرکبش، یک موتور قدیمی باشد آن هم در زمانهای که مسئولان درجه 4و 5 دولتی هم حتما باید سوار بر ماشینهای گرانقیمت باشند!
شايد شنيده باشيد كه تازگیها بعضي میگویند مسئولین سانتافه سوار باشند اما به مشکلات مردم هم برسند؛ غافل از اینکه این دو در واقع جمع نقیضین است و طبعا محال! مسئولی که پشت شیشه های دودی ماشینش و لابلای محافظین جورواجورش گیر کرده باشد از درد مردم چه می فهمد؟! اما یحیی زاده مثال نقض درخشانی بود برای این قاعده انحرافی.
او سانتافه سوار نبود و حتی مسیر تهران-یزد را هم با اتوبوس و قطار میپیمود اما مشکلات مردم را با گوشت و پوست و استخوانش لمس میکرد و خود را به آب و آتش میزد تا قدری از بار غصه و غم موکلانش را – به خصوص از قشرمستضعفتر- به دوش کشد و دقیقا به همین خاطر بود که مردم شهرستان تفت – شهری که یحیی زاده متولد آنجا نبود اما نماینده آنجابود- او را به شدت دوست میداشتند و اين چند دوره یحییزاده را بر کاندیداهای محلی ترجیح داده و رای قاطعی به او میدادند.
اما گویا تقدیر آن بود که یحیی زاده، پس از سه دهه – آن هم در ایام عزای مادرش زهرا(س)- دل دریایی اش را از این دنیای کوچک بکند و به بزم یاران شهیدش بپیوندد.
هدف از بيان سلوك و زندگي اين نماينده مردم ذكر چند نكته خطاب به برخي مسئولين و به خصوص اعضاي محترم شوراي شهر شاهين شهر و همچنين مردم شاهين شهر است .
1.هنگامی که به رئيس و برخي دیگر از اعضاي شورای شهر پيرامون خودروي لوكس شهردار تذکراتی داده شد، پاسخ آنها این بود که خودرو مگان يك خودروي معمولي است و حتي برخي از آنها گفتند كه خودروي مگان را خودرو نميدانند!!! ( البته وقتی كه برخي ازاعضاي شورای شهر خود خودروهاي آنچناني وگرانقيمت سوار مي شوند و یا هزینه دکوراسيون منزل يكي دیگر از اعضای شورا 300 ميليون تومان مي شود، توقع درك درد مردم از این بزرگواران نمي رود؛ امام راحل فرمود كه آن روزي كه مسئولين از آن خوي كوخ نشيني به كاخ نشيني توجه بكنند بايد فاتحه كشور را بخوانيم) حال سلوك مدیریتی و از آن مهمتر طرز فكر اين نماينده مجلس را با منش و طرز فكر برخي مسئولين شاهين شهر بسنجيد ! براستي اگر تمام مسئولين ما مانند جناب يحيي زاده بودند اين مملكت ديگر دچار مشكل می شد؟ آيا در ظهور امام زمان (ع) اين مقدار تاخير مي افتاد؟ به قول حجت الاسلام و المسلمين پناهيان: امروز در جامعه ما اگر تنها 313 سياستمدار با تقوا و درجه یک وجود داشت، حضرت ولي عصر(عج) ظهور ميكردند.
2.چندي پيش در جریان برگزاری همايشی پیرامون ولایت فقیه، يكي از علماي طراز اول كشور بعنوان سخنران در این همایش حضور پيدا كرده بود و از اتفاق ، خودرو ايشان هم مگان بود، برخی آقايان شوراي شهر با خوشحالی از این اتفاق ، مدام عنوان مي داشتند كه چون آن عالم هم سوار خودرو مگان شده بود پس سوار شدن شهردار بر خودرو مگان ايرادي ندارد !!!
بسيار جاي تاسف دارد، مسئوليني كه بر گرده ما سوار هستند به جاي ملاك قرار دادن و التزام عملی به منویات ولی فقیه كه به شدت از تجملگرایی و اشرافیگری مسئولین نظیر سوار شدن بر خودروهاي لوكس و مدل بالا گلايه مي كنند! كساني ديگر را ملاك عمل خويش قرار مي دهند! و حتي حاضر نيستند اشخاصي مثل حجه الاسلام يحيي زاده و یا دکتر سعید جلیلی- دبير شوراي امنيت ملي - كه در نهايت ساده زيستي یکی با موتور و دیگری با خودروی پراید رفت و آمد مي كند را ببینند تا چه رسد که آنها را اسوه والگوی خود قرار دهند!
3.در اثناي انتقاد به آقايان برخي از افراد شورا هم بودند كه مي گفتند كه چرا اينقدر به خودرو مگان مي پردازيد و مسائلي بزرگتر وجود دارد كه خودرو مگان در آن هيچ است ! مثلا فلان عضو شوراي شهر چنان بر اموال بيت المال چنبره انداخته و زد وبند و زمين خواري كرده كه صداي همه را در آورده وشما چرا به او نمي پردازيد؟
اما وقتي پای ارائه مستندات برای پيگيري های آتی به میان آمد آقايان مي گفتند كه مستندات دست فلان مسئول است و ما مي آوريم! اما با گذشت چندین ماه هنوز هم مستندی بدست ما نرسیده است! البته پرواضح است كسي كه در مقابل يك خودرو معمولي توانائي مقاومت نداشته باشد، مطمئنا در مقابل فسادهاي بزرگ زبان در كام مي گيرد! متاسفانه از معايب برخي از مسئولين همين روحيه مسامحه كاري با فساد و تبعيض و مدارا با ريخت وپاش بيت المال و تجمل گرائي است، كه ريشه آن هم در اين است كه چون منافع آنها كه بسياري از آنها حتي مشروع است،توسط فلان ارگان تامين مي شود و در مقابل فساد و تخلف ، زبان در كام مي گيرند كه نكند منافع ما تامين نشود.
4. از نكات جالب در مذاكرات با اعضاي محترم شوراي شهر هم اين نكته بود كه اكثريت اعضا اعلام ميداشتند كه من از ابتدا با خريدن خودرو مگان در جلسه مخالف بودم و راي ندادم !!! كه اين سئوال را در ذهن ايجاد مينمود كه پس اگر اكثريت مخالف بودند پس چطور خريد آن تصويب شده است!!! هنگامي هم كه به برخي از آنها كه اظهار ميداشتند مخالف بوده اند ميگفتيم كه پس چرا شفاف با مردم نميگوئيد كه من مخالف بوده ام ؟ كه در جواب طفره ميرفتند و امتناع ميكردند .
در قیاس با عملکرد اعضای شورای شهر، اقدام مرحوم یحیی زاده جالب توجه است؛ زنده یاد يحیي زاده در موردي در آغاز مجلس نهم از ریخت و پاشهایی که در مجلس صورت میگرفت به شدت ناراحت شده و از این رو گزارشی را برای رهبر انقلاب تنظیم کرده و ارسال نمود و در آ ن نامه آورده بود چنانچه نامه من به دست حضرتعالی رسید چفیه تان را برایم ارسال فرمایید. مرحوم یحیی زاده میگفت طولی نکشید که حضرت آقا چفیه مبارکشان ر ابرایم ارسال کردند. و البته رییس مجلس و هیات رییسه را نیز برای دادن تذکراتی خواستند. از جمله تذکرات پرهیز از حیف و میل مالی و اجاره کردن خانههای گران قیمت در بالای شهر بود. شما ببينيد كسي كه خود ساده زيست باشد و رعايت شئونات يك مسئول نظام اسلامي را بكند اينطور هم در مقابل ريخت و پاش ارگان متبوع خويش هم محكم موضعگيري مي كند و تذكر مي دهد نه اينكه مانند برخي دنبال پنهان كردن و توجيه و مسامحه كاري با ريخت وپاش بیت المال باشد. منزل مسكوني يحيي زاده در ميبد
//
/در خصوص شورا این نکته مهمه که دوستان شریک دزد و رفیق قافله هستن!/
/ظاهر سازی می کنند و عوام فریبی!/
//
/این دوره هم با عوام فریبی خود، رای مردم رو به سمت خودشون جذب می کند/
//
/الان که 7 نفر هستن، چه گلی به سر شهر زدند، وای به حال شورای آینده که 11 نفره است!